منو ببخش عشقم.
اونطور که تو میخواستی نبودم.
حالا که نیستی، با تموم وجود جای خالیت رو حس میکنم.
دلم هواتو کرده.
دلم برا روزایی که میگفتی دوستت دارم تنگ شده، حتی برا دعواهامون!
یادته، هر روز سر چیزای الکی بحثمون میشد؟!
یادته وقتی دلم میگرفت میگفتی من پیشتم عزیزم؟!
عشقم، حالا بیشتر از هر زمان دیگه ای دلم گرفته!پس چرا پیشم نیستی؟؟؟
کجایی؟!
میدونم حتی اگه التماست هم کنم، دیگه برنمی گردی.
تو یه همچین روزایی بود که با هم آشنا شدیم.یادته؟!
کی باورش میشه دو نفر از ته دل همدیگه رو بخوان ولی تو دو سال حتی یه بارم با هم نباشن!
عشقم، اگه رابطه مون فقط از طریق موبایل بود،
اگه دوستیمون با دوستی های بقیه فرق داشت،
دلیلش این نبود که دوستت نداشتم.
نمیدونم چرا فکر می کردم اگه...
اگه دیر به دیر همدیگه رو ببینیم،
اگه کمتر با هم باشیم،
عاشق تر میشیم.
نمیدونستم با این کار من عاشق تر میشم و تو نسبت به من سردتر.
فقط این نیست.میترسیدم کسی ما رو با هم ببینه.
میدونم همه چی تقصیر خودمه،من نمی خواستم از دستت بدم.
حالا دیگه از هیچ چی نمیترسم.
ولی...
حیف که باید بقیه راه رو بدون تو طی کنم.
عشقم، تنها چیزی که ازت میخوام اینه:
با کسی باش که لیاقتت رو داشته باشه.
خوش به حال دختری که دستاش تو دست عشق منه،
خوشبخت شی عشقم.
آدمـیــزاد....
غـُــرورَش را خیلـی دوستـــــ دارد،
اگـر داشتــه بـاشــد،
آن را از او نگیـــریــد...
حتــّی بـه امانتـــ نبــریـــد...
ضــربــهای هــم نَـزَنـیــدش،
چــه رسـَـد به شـکسـتـَـن یـا لـِـه کــردن!
آدمـــی غـُــرورَش را خیلـی زیــاد، شـایــد بیـشتـَـر از تــمـام ِ
داشـتـههـایـَش، دوستـــ مـیدارد؛
حـالـا ببیــن اگــر خــودَش، غــرورَش را بــه خـاطــر ِ تـ ღــو، نـادیـده بگیــرد، چـه قــَدر دوستتــــ دارد!
و ایـــن را بــفـهـم …
حالا نمیدونم کجـــاے کـــار میــلنگـد؟؟؟
مــن زیــادے دوستتــــ دارم یـــا تــــو زیادے بــ ـی تــوجـّـهــی؟؟؟
مــن زیــادے عـــاشقـــم یـــا تــــو خیلـــــی معمــــولـــ ـی؟؟؟
تصــوراتــم اشتبـــاه استـــ یــا انتظــاراتـــم زیـــــاد؟؟؟
عــزیـــز ِ دوستـــ داشتنـــی ...
تـوجیــهـَـم کـن مــن تحـمــل ایــن همـه دوری را نــدارم...
می گن چرا انقدرتحت فشارش گذاشتی ؟ سکوت می کنم
می گن چرا نمی ذاری هرکاری که می خواد بکنه ؟ سکوت می کنم
می گن چرا اگر بهت توجه نکنه ازش دلخور می شی ؟ سکوت میکنم
می گن چرا وقتی می ره با یکی دیگه اشک می ریزی ؟ سکوت می کنم
می گن چرا تمام لحظه هات رو در حسرت با اون بودن خراب می کنی ؟ سکوت می کنم
می گن چرا همش به یاد خاطرات قدیمیت غصه می خوری ؟ سکوت می کنم
می گن چرا همه ی کارهاشو زیر نظرداری ؟ سکوت می کنم
بــه سلامتـــــی اونـــی کــه بــرای داشتنـــش لازم نیــــست ....
بــا سیــاســت بــاشـــی و نقـــــش بـــــازی کنـــــــی....
همیـــــن کــــه یــک رنـــگ بــاشــــی و خـــــودت کافیــــه...
از دیوانه ای پرسیدند : چه کسی را بیشتر دوست داری ؟
دیوانه خندید و گفت : ”عشقم” را…
گفتند : عشقت کیست؟
گفت:عشقی ندارم!
خندیدند و گفتند : برای عشقت حاضری چه کارهاکنی؟
گفت : مانند عاقلان نمیشوم ، نامردی نمیکنم ، خیانت نمیکنم ، دور نمیزنم ،
وعده سرخرمن نمیدهم ، دروغ نمیگویم و دوستش خواهم داشت ، تنهایش نمیگذارم ،
میپرستمش ، بی وفایی نمیکنم با او مهربان خواهم بود ، برایش
فداکاری خواهم کرد،ناراحت و نگرانش نمیکنم ، غمخوارش میشوم…
گفتند: ولی اگر تنهایت گذاشت ، اگر دوستت نداشت ، اگر نامردی کرد ، اگربی وفابود ،
اگر ترکت کرد چه…؟
اشک بر چشمانش حلقه زد و گفت : اگر اینگونه نبود که من “دیوانه” نمیشدم…