این متنو خیلی دوست دارم.دنیایی از مفهومه.بادقت بخونیدش:
نه اسمش عشق است،نه علاقه ونه حتی عادت....
حماقت محض است دلتنگ کسی باشی که دلش با تو نیست....
من همیشــــــه میخندم.
تا کسی نفهمــــــــه چقدر عاشقم.
تا کسی نفهمـــــــه دلم واسه شنیدن صدای کسی تنگ شده.
که یه روزی عاشقــم کردو حالا مدتها منو از شنیدن صداش محرووم کرده.
میخندم.تا کسی نگه چقدر تو ساده ای.خاک برسرت که هنوز منتظری..
باصدای بلند میخنــــــدم.
به ســــــادگی خودم.
به یاد همه شبهـــــــایی که گریه هاتو من آروم میکردم.
با صدای بلند به حال غریب خــــــودم میخندم.
چون نمیخوام کسی به گریـــــــه هام بخنده..
هنوزم باورم نشده که برای همیشه تنهام گذاشتی.
حداقل قبل رفتنت خداحافظی میکردی.
بی معرفت مگه قرار نبود هرجا بری باهم باشیم؟
حتی بهشت
میدانی ...
به رویت نیاوردم ... !
از همان زمانی که جای " تو " به " من " گفتی : " شما "
فهمیدم پای " او " در میان است ...
نمیدونم چون عزیزی دوستت دارم یا چون دوستت دارم عزیزی !؟
.
.
.
هر گاه قادر به شمردن قطرات باران شدی ، خواهی دانست که چقدر دوستت دارم . . .
.
.
.
( نوشتم دوستت دارم ، پرانتز را نبستم ، بگذار این حقیقت تا ابد جریان بیابد . . .